فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Superannuate

ˌsuːpəˈrænjʊeɪt ˌsuːpəˈrænjʊeɪt

گذشته‌ی ساده:

superannuated

شکل سوم:

superannuated

سوم‌شخص مفرد:

superannuates

وجه وصفی حال:

superannuating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

متروکه دانستن، بازنشسته دانستن یاشدن، کهنه شدن، از مد افتادن، سالخورده شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a superannuated bank employee

کارمند بازنشسته‌ی بانک

The radio superannuates the news printed in newspapers.

رادیو خبرهای مندرج در روزنامه را کهنه‌نما می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد superannuate

  1. verb to remove from active service
    Synonyms:
    retire pension
  1. verb to make or become obsolete
    Synonyms:
    outdate obsolete obsolesce

ارجاع به لغت superannuate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superannuate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superannuate

لغات نزدیک superannuate

پیشنهاد بهبود معانی