امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pullout

    ˈpʊˌlɑːwt ˈpʊˌlɑːwt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    بیرون کشیدن، پس‌کشی، عقب‌نشینی، عزیمت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    noun
    هر چیز بیرون کشیدنی یا درآوردنی (به‌ویژه آگهی یا عکسی که لای مجله می‌گذارند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pullout

    1. noun The moving back of a military force in the face of enemy attack or after a defeat
      Synonyms:
      fallback pullback retirement disengagement retreat withdrawal

    ارجاع به لغت pullout

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pullout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pullout

    لغات نزدیک pullout

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return