فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Recession

rɪˈseʃn rɪˈseʃn

شکل جمع:

recessions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B2

اقتصاد کسادی، رکود (دوره‌ی موقت افت اقتصادی که در آن تجارت و فعالیت‌های صنعتی کاهش می‌یابد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

Many economists predict that the recession will last for at least another year.

بسیاری از اقتصاددانان پیش‌بینی می‌کنند که کسادی حداقل یک سال دیگر ادامه خواهد داشت.

The government implemented various measures to prevent another recession from occurring.

دولت تدابیر مختلفی را برای جلوگیری از وقوع یک رکود دیگر اجرا کرد.

noun

پس‌روی، پس‌رفت، عقب‌نشینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The recession of a glacier is a natural process caused by climate change.

پس‌روی یخ‌رود نوعی فرایند طبیعی ناشی از تغییر اقلیم است.

Visitors were captivated by the recession of the seashore at sunset.

بازدیدکنندگان مجذوب عقب‌نشینی ساحل دریا هنگام غروب خورشید شدند.

noun

صف شرکت‌کنندگان در حال ترک (روحانیون و گروه کر در پایان مراسم کلیسا)

We watched the recession of the church members with reverence.

صف شرکت‌کنندگان در حال ترک اعضای کلیسا را ​​با احترام و تکریم تماشا کردیم.

The recession marked the conclusion of the church ceremony.

صف شرکت‌کنندگان در حال ترک نشان‌دهنده‌ی پایان مراسم کلیسا بود.

noun

استرداد، اعاده، بازگردانی (واگذاری به متصرف سابق)

The recession of land from one owner to another sparked a legal battle.

استرداد زمین از یک مالک به مالک دیگر جرقه‌ی نبرد حقوقی را زد.

The recession of the land to its original owner was a gesture of goodwill.

اعاده‌ی زمین به مالک اصلی آن نشانه‌ی حسن‌نیت بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recession

  1. noun reversal of action; reduction of business activity
    Synonyms:
    decline downturn hard times slump bad times depression collapse slide stagnation unemployment bust shakeout bottom-out big trouble bankruptcy rainy days deflation inflation
    Antonyms:
    advance inflation

ارجاع به لغت recession

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recession» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recession

لغات نزدیک recession

پیشنهاد بهبود معانی