با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Recessional

rɪˈseʃn̩əl rɪˈseʃn̩əl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adjective
    تنفسی، تعطیلی، وابسته به موقع تنفس، فترتی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد recessional

  1. noun The withdrawal of the clergy and choir from the chancel to the vestry at the end of a church service
    Synonyms: recession

ارجاع به لغت recessional

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recessional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recessional

لغات نزدیک recessional

پیشنهاد بهبود معانی