امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Secession

sɪˈseʃn sɪˈseʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جدا‌روی، تجزیه‌طلبی، انشعاب حزبی، انفصال، انتزاع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secession

  1. noun withdrawal
    Synonyms:
    breakaway breakup defection disaffiliation dissension disunion division exiting parting rift rupture schism separation splinter group split

ارجاع به لغت secession

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secession» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secession

لغات نزدیک secession

پیشنهاد بهبود معانی