آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Disobedience

ˌdɪsəˈbiːdiəns ˌdɪsəˈbiːdɪəns

معنی disobedience | جمله با disobedience

noun uncountable

نافرمانی، سرکشی، سرپیچی، عدم اطاعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He was punished for his disobedience.

به‌دلیل سرپیچی تنبیه شد.

Disobedience can have serious consequences for a soldier.

سرکشی می‌تواند برای یک سرباز عواقب وخیمی در برداشته باشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

civil disobedience

نافرمانی مدنی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد disobedience

ارجاع به لغت disobedience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disobedience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disobedience

لغات نزدیک disobedience

پیشنهاد بهبود معانی