با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Insurgence

ɪnsɜːdʒəns ɪnsɜːdʒəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( insurgency ) تمرد، قیام، شورش، طغیان، یاغی گری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد insurgence

  1. noun Organized opposition intended to change or overthrow existing authority
    Synonyms: insurgency, insurrection, mutiny, rebellion, revolt, revolution, sedition, uprising

ارجاع به لغت insurgence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insurgence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insurgence

لغات نزدیک insurgence

پیشنهاد بهبود معانی