Hospitality

ˌhɑːspɪˈtælət̬i ˌhɒspəˈtæləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
مهمان‌نوازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Zahra Khanum's hospitality was famous in Isfahan.
- مهمان‌نوازی زهرا خانم در اصفهان معروف بود.
- San Diego's hospitality industry is booming.
- صنعت هتل‌داری شهر سان‌دیگو درحال رشد سریع است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hospitality

  1. noun neighborliness
    Synonyms: accommodation, affability, amiability, cheer, companionship, comradeship, consideration, conviviality, cordiality, entertainment, friendliness, generosity, geniality, good cheer, heartiness, hospitableness, obligingness, reception, sociability, warmth, welcome
    Antonyms: hostility, inhospitality, unfriendliness, unneighborliness, unsociableness

ارجاع به لغت hospitality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hospitality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hospitality

لغات نزدیک hospitality

پیشنهاد بهبود معانی