آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ مرداد ۱۴۰۴

    Ginger

    ˈdʒɪndʒər ˈdʒɪndʒə

    گذشته‌ی ساده:

    gingered

    شکل سوم:

    gingered

    وجه وصفی حال:

    gingering

    شکل جمع:

    gingers

    توضیحات:

    شکل‌های نوشتاری دیگر معنی چهارم این لغت در انگلیسی بریتانیایی: ginger و dry ginger

    معنی ginger | جمله با ginger

    noun uncountable

    گیاه‌شناسی زنجبیل

    ginger, زنجبیل
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    The ginger in the tea helped to soothe my upset stomach.

    زنجبیل موجود در چای به تسکین ناراحتی معده‌ام کمک کرد.

    The ginger plant is native to Southeast Asia and has been used for centuries for its medicinal properties.

    گیاه زنجبیل بومی آسیای جنوب شرقی است و قرن‌هاست که به‌دلیل خواص دارویی آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    noun uncountable

    انگلیسی بریتانیایی رنگ قرمز، نارنجی-قهوه‌ای، هویجی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Her hair was a natural ginger, which made her stand out in a crowd.

    رنگ موهای او قرمزی طبیعی بود که او را در میان جمعیت متمایز می‌کرد.

    The artist used a mix of ginger and gold paint to create a warm and inviting atmosphere in the painting.

    این هنرمند از ترکیب رنگ نارنجی-قهوه‌ای و طلایی برای ایجاد فضایی گرم و جذاب در نقاشی استفاده کرده است.

    noun singular

    انگلیسی بریتانیایی (توهین‌آمیز) موقرمز

    The new student in our class is a ginger.

    دانش‌آموز جدید کلاس ما موقرمز است.

    I saw a group of gingers at the park.

    یک گروه موقرمز در پارک دیدم.

    noun countable uncountable

    آبجوی زنجبیلی

    I love sipping on a refreshing ginger during hot summer days.

    من عاشق نوشیدن یک آبجوی زنجبیلی خنک در روزهای گرم تابستان هستم.

    I always opt for a ginger as my choice of drink whenever I go out clubbing.

    من هر زمان که به باشگاه می‌روم، یک آبجوی زنجبیلی را برای نوشیدنی انتخاب می‌کنم.

    verb - transitive

    چست‌وچالاک کردن، سرحال آوردن

    The coach gingered up the team.

    مربی تیم را چست‌وچالاک کرد.

    The comedian gingered up the crowd with his quick wit and hilarious jokes.

    این کمدین با شوخی‌های سریع و خنده‌دارش، جمعیت را سرحال آورد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ginger

    1. noun a lively, emphatic, eager quality or manner
      Synonyms:
      life spirit liveliness vigor vim pep animation zip sparkle vivacity bounce dash verve peppiness élan vivaciousness oomph brio pertness esprit
    1. adjective (used especially of hair or fur) having a bright orange-brown color
      Synonyms:
      gingery
    1. noun dried ground gingerroot
      Synonyms:
      powdered ginger
    1. noun Pungent rhizome of the common ginger plant; used fresh as a seasoning especially in Asian cookery
      Synonyms:
      gingerroot

    Collocations

    ginger tea

    چای زنجبیل

    سوال‌های رایج ginger

    گذشته‌ی ساده ginger چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده ginger در زبان انگلیسی gingered است.

    شکل سوم ginger چی میشه؟

    شکل سوم ginger در زبان انگلیسی gingered است.

    شکل جمع ginger چی میشه؟

    شکل جمع ginger در زبان انگلیسی gingers است.

    وجه وصفی حال ginger چی میشه؟

    وجه وصفی حال ginger در زبان انگلیسی gingering است.

    ارجاع به لغت ginger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ginger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ginger

    لغات نزدیک ginger

    • - gin rummy
    • - gina
    • - ginger
    • - ginger ale
    • - ginger beer
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.