-
Uncountable
Noun
گیاهشناسی
زنجبیل
-
- The ginger in the tea helped to soothe my upset stomach.
- - زنجبیل موجود در چای به تسکین ناراحتی معدهام کمک کرد.
-
- The ginger plant is native to Southeast Asia and has been used for centuries for its medicinal properties.
- - گیاه زنجبیل بومی آسیای جنوب شرقی است و قرنهاست که به دلیل خواص دارویی آن مورد استفاده قرار میگیرد.
-
Uncountable
Noun
انگلیسی بریتانیایی
رنگ
قرمز، نارنجی-قهوهای (مو یا خز و غیره)
-
- Her hair was a natural ginger, which made her stand out in a crowd.
- - رنگ موهای او قرمزی طبیعی بود که او را در میان جمعیت متمایز میکرد.
-
- The artist used a mix of ginger and gold paint to create a warm and inviting atmosphere in the painting.
- - این هنرمند از ترکیب رنگ نارنجی-قهوهای و طلایی برای ایجاد فضایی گرم و جذاب در نقاشی استفاده کرده است.
-
Noun
انگلیسی بریتانیایی
موقرمز (توهینآمیز)
-
- The new student in our class is a ginger.
- - دانشآموز جدید کلاس ما موقرمز است.
-
- I saw a group of gingers at the park.
- - یه دسته موقرمز توی پارک دیدم.
-
Verb - transitive
چست و چالاک کردن، سرحال آوردن
-
- The coach gingered up the team.
- - مربی تیم را چست و چالاک کرد.