با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Esprit

eˈspriː eˈspriː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
روح، نشاط، سرزندگی، هوش، ذکاوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد esprit

  1. noun A lively, emphatic, eager quality or manner
    Synonyms: animation, bounce, brio, dash, élan, life, liveliness, pertness, sparkle, spirit, verve, vigor, vim, vivaciousness, vivacity, zip, ginger, pep, peppiness, oomph
  2. noun A strong sense of enthusiasm and dedication to a common goal that unites a group
    Synonyms: intelligence, morale, acumen, quickwittedness, esprit de corps, cleverness, spirit, sprightliness, vigor, zest

ارجاع به لغت esprit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «esprit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/esprit

لغات نزدیک esprit

پیشنهاد بهبود معانی