دوباره تجربه کردن، در ذهن مرور کردن، (دوباره) در نظر مجسم کردن
Every night, he relived that hand-to-hand combat.
هر شب خاطرات آن جنگ تنبهتن در ذهنش زنده میشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «relive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/relive