امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Long-lived

ˌlɒːŋ ˈlaɪvd ˌlɒŋ ˈlɪvd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دارای عمر طولانی، دیرپای، درازعمر، پایا، پاینده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The tortoise is a long-lived creature that can live for over a hundred years.
- لاک‌پشت موجودی با عمر طولانی است که می‌تواند بیش از صد سال زندگی کند.
- a long-lived man
- مردی با عمر طولانی
- the two nation's long-lived friendship
- دوستی پاینده‌ی دو ملت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد long-lived

  1. adjective Existing or remaining in the same state for an indefinitely long time
    Synonyms:
    durable lasting long-lasting abiding continuing enduring long-standing old perdurable perennial permanent persistent
  1. adjective Intended to last for a considerable time
    Synonyms:
    macrobiotic

ارجاع به لغت long-lived

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «long-lived» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/long-lived

لغات نزدیک long-lived

پیشنهاد بهبود معانی