Dressy

ˈdresi ˈdresi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
خودساز، متداول، لباس‌دوست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dressy

  1. adjective formal, fashionable
    Synonyms:
    stylish smart fancy elegant classy dressed up fashionable chic looking sharp ritzy elaborate dressed to the nines dressed to kill ornate in high feather
    Antonyms:
    informal casual unstylish inelegant dowdy

لغات هم‌خانواده dressy

  • verb - transitive
    dress

ارجاع به لغت dressy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dressy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dressy

لغات نزدیک dressy

پیشنهاد بهبود معانی