با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Dresser

ˈdresər ˈdresə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
انگلیسی بریتانیایی قفسه، کمد (آشپزخانه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The kitchen dresser held all of our plates and cups.
- قفسه‌ی آشپزخانه همه‌ی بشقاب‌ها و فنجان‌های ما را نگه می‌داشت.
- I found a handwritten recipe tucked away in the drawer of the dresser.
- دستور پخت دست‌نویسی را پیدا کردم که در کشو کمد جاسازی شده بود.
noun countable
انگلیسی آمریکایی کمد (لباس) (معمولاً آیینه‌دار)
- I bought a new dresser for my bedroom.
- کمد جدیدی برای اتاق خوابم خریدم.
- He placed his cologne and accessories on top of the dresser before going out.
- پیش از بیرون رفتن ادکلن و اکسسوری‌هایش را بالای کمد گذاشت.
noun countable
–پوش (کسی که به طرز خاصی لباس می‌پوشد)
- a fancy dresser
- آدم خوش‌پوش
- A conservative dresser.
- کسی که به‌طور محافظه‌کارانه لباس می‌پوشد.
noun countable
سینما و تئاتر دستیار لباس (کسی که به بازیگران در پوشیدن و درآوردن لباس کمک می‌کند)
- The dresser meticulously arranged the costumes for tonight's play.
- دستیار لباس لباس‌های نمایش امشب را با دقت چید.
- The actress called for the dresser to assist her in changing outfits.
- بازیگر از دستیار لباس خواست تا در تغییر لباس به او کمک کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dresser

  1. noun chest of drawers
    Synonyms: bureau, cabinet, chiffonier, closet, highboy, wardrobe

لغات هم‌خانواده dresser

ارجاع به لغت dresser

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dresser» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dresser

لغات نزدیک dresser

پیشنهاد بهبود معانی