همچنین به این شکل نیز نوشته میشود: chiffonnier
انگلیسی آمریکایی کمد کشویی، کمد کشودار (بلند و اغلب دارای آیینه)
After moving into the new apartment, we had to buy a chiffonier to store all our clothes.
پس از نقلمکان به آپارتمان جدید، مجبور شدیم یک کمد کشودار بخریم تا تمام لباسهایمان را در آن قرار دهیم.
I organized all of my clothes in the chiffonnier, separating them by color and type.
همهی لباسهایم را در کمد کشویی مرتب کردم و آنها را بر اساس رنگ و نوع جدا کردم.
انگلیسی بریتانیایی کمد کشویی کوچک، کمد کشودار کوچک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The chiffonier in the living room held all of their board games and puzzles.
کمد کشویی کوچک اتاق نشیمن همهی بازیهای رومیزی (=تختهای) و پازلهای آنها را در خود جای داده بود.
He found an old photograph hidden away in the drawers of the chiffonnier in his grandmother's house.
او یک عکس قدیمی را –که در کشوهای کمد کشویی کوچک خانهی مادربزرگش پنهان شده بود– پیدا کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chiffonier» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chiffonier