آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Commode

kəˈmoʊd kəˈməʊd

معنی commode

noun

رختدان، رختان، گنجه کشودار، چارپایه زیر مستراح دستی، کمد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد commode

  1. noun a piece of furniture
    Synonyms:
    cabinet chest-of-drawers dressing-table washstand
  1. noun toilet
    Synonyms:
    bathroom pot can stool water-closet crapper throne potty chamber-pot washstand cupboard dresser chiffonier cap potty chair

ارجاع به لغت commode

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commode» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commode

لغات نزدیک commode

پیشنهاد بهبود معانی