آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Apical

ˈæpɪkəl ˈæpɪkəl

معنی apical | جمله با apical

adjective

ریاضی واقع در رأس، در نوک

In geometry, the apical point is where the sides of a cone meet.

در هندسه، نقطه‌ی رأسی جایی است که اضلاع مخروط به هم می‌رسند.

The crystal has an apical angle of 120°.

بلور، زاویه‌ای رأسی به اندازه‌ی ۱۲۰ درجه دارد.

adjective

پزشکی رأسی، نوک‌دار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

apical consonant

هم‌خوان نوک‌زبانی

An apical tumor can affect breathing due to its location at the top of the lung.

تومور رأسی به‌دلیل قرار گرفتن در قسمت بالایی ریه می‌تواند بر تنفس تأثیر بگذارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The apical region of the lung is more prone to tuberculosis.

ناحیه‌ی رأسی ریه بیشتر مستعد ابتلا به سل است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد apical

  1. adjective at the highest point or top of a shape or object
    Synonyms:

ارجاع به لغت apical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «apical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/apical

لغات نزدیک apical

پیشنهاد بهبود معانی