سومشخص مفرد:
giftsوجه وصفی حال:
giftingصفت تفضیلی:
more giftedصفت عالی:
most giftedبااستعداد، دارای بخشش یا نعمت خدا داده، مؤید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a gifted poet
شاعر خوشقریحه
a gifted child
بچهی باهوش و پراستعداد
Ferdowsi was a gifted poet.
فردوسی شاعر پراستعدادی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gifted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gifted