صفت تفضیلی:
more innovativeصفت عالی:
most innovativeنوآورانه، مبتکرانه، بدعتآمیز، ابداعی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's innovative approach to problem-solving has allowed them to stay ahead of their competitors.
رویکرد نوآورانهی شرکت نسبت به حل مسئله باعث شده که سرآمد رقبایشان باشند.
The innovative technology revolutionized the way we communicate.
تکنولوژی نوآورانه شیوهی برقراری ارتباطمان را تغییر داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «innovative» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/innovative