آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Formative

ˈfɔːrmət̬ɪv ˈfɔːmətɪv

معنی formative | جمله با formative

noun adjective

تشکیل‌دهنده، درست‌کننده، ترکیب‌کننده، سازنده، شکل‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

during those formative childhood years

طی آن سال‌های شکل‌دهنده‌ی (دیس‌بخش) کودکی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد formative

  1. adjective influential, impressionable
    Antonyms:
    noninfluential destructive

ارجاع به لغت formative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «formative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/formative

لغات نزدیک formative

پیشنهاد بهبود معانی