فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Developmental

dɪˌveləpˈment̬l dɪˌveləpˈmentl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

رشدی، توسعه‌ای، تکوینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Developmental disorders can affect cognitive, emotional, and physical growth.

اختلالات رشدی می‌توانند بر رشد شناختی، عاطفی و فیزیکی تأثیر بگذارند.

The company has implemented several developmental strategies to improve employee skills.

شرکت برای بهبود مهارت‌های کارکنان، چندین استراتژی توسعه‌ای را پیاده‌سازی کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد developmental

  1. adjective related to the process of growth or development

لغات هم‌خانواده developmental

ارجاع به لغت developmental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «developmental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/developmental

لغات نزدیک developmental

پیشنهاد بهبود معانی