فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Gimcrack

ˈɡɪmkræk ˈɡɪmkræk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
چیز قشنگ و کم‌بها، بازیچه، ارزان، قشنگ و بی‌مصرف، عروسک، تصور واهی، نخود هر آش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gimcrack

  1. noun gewgaw
    Synonyms:
    trinket souvenir novelty knickknack bauble bagatelle doodad curio

ارجاع به لغت gimcrack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gimcrack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gimcrack

لغات نزدیک gimcrack

پیشنهاد بهبود معانی