با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Staggering

    ˈstæɡrɪŋ ˈstæɡrɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      staggered

    • شکل سوم:

      staggered

    • سوم‌شخص مفرد:

      staggers

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective C1
    سرگیجه‌آور، سرسام‌آور، گیج‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - staggering costs
    - هزینه‌ی سرسام‌آور
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد staggering

    1. adjective overwhelming
      Synonyms: amazing, astonishing, astounding, distressing, mind-blowing, mind-boggling, shocking, stunning

    ارجاع به لغت staggering

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «staggering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/staggering

    لغات نزدیک staggering

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند