(عامیانه) بغرنج، دشوار، دیرفهمیدنی، گیجکننده
This country's problems are truly mind- boggling.
مسائل این کشور واقعاً پیچیده است.
(عامیانه) شگفت انگیز، تکان دهنده، کوبنده، سرگیجه آور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the mind-boggling size of the milky way
وسعت شگفتانگیز راه شیری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mind-boggling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mind-boggling