فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Well-off

ˈwelˈɒf ˈwelˈɒf

صفت تفضیلی:

more well-off

صفت عالی:

most well-off

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: well off

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

پولدار، مرفه، ثروتمند، دارا، مایه‌دار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Despite being well-off, he was down-to-earth, always willing to help others.

او علی‌رغم اینکه پولدار بود، خاکی بود و همیشه مایل بود به دیگران کمک کند.

She comes from a well off family and has never had to worry about financial struggles.

او از خانواده‌ای دارا می‌آید و هرگز نگران مشکلات مالی نبوده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-off

  1. adjective successful, wealthy
    Synonyms:
    rich wealthy fortunate prosperous well-to-do comfortable affluent moneyed well thriving easy lucky flush loaded snug substantial flourishing
    Antonyms:
    poor unsuccessful failing destitute

ارجاع به لغت well-off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-off

لغات نزدیک well-off

پیشنهاد بهبود معانی