فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Well-oiled Machine

ˈwelˈɔɪldmɪˈʃiːn ˈwelˈɔɪldməˈʃiːn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سیستم کارآمد، سازمان کارآمد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Her organization skills made the office function as a well-oiled machine.

مهارت‌های سازمان‌دهی‌شده‌ی او باعث شد که محل کار همانند یک سیستم کارآمد عمل کند.

Their collaboration turned the event planning into a well-oiled machine.

همکاری آن‌ها برنامه‌ریزی مسابقه را به یک سیستم کارآمد تبدیل کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت well-oiled machine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-oiled machine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-oiled-machine

لغات نزدیک well-oiled machine

پیشنهاد بهبود معانی