با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Well-meaning

ˈwelmiːnɪŋ ˈwelmiːnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: well meaning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خیرخواه، خوش‌نیت (شخص)، خیرخواهانه، از روی حسن‌نیت (رفتار و کردار و غیره)
- The well-meaning teacher wanted to ensure all her students understood the lesson.
- معلم خوش‌نیت می‌خواست به این اطمینان برسد که همه‌ی دانش‌آموزانش درس را می‌فهمند.
- Despite his well meaning intentions, his actions unintentionally caused harm.
- علی‌رغم نیت خیرخواهانه‌ی او، اقداماتش ناخواسته باعث بروز ضرر شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-meaning

  1. adjective Marked by good intentions though often producing unfortunate results; ; ; - S.W.Maughm
    Synonyms: well-intentioned, well-meant
  2. adjective Not unfriendly or threatening
    Synonyms: unthreatening

ارجاع به لغت well-meaning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-meaning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-meaning

لغات نزدیک well-meaning

پیشنهاد بهبود معانی