فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Well-meaning

ˈwelmiːnɪŋ ˈwelmiːnɪŋ

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: well meaning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خیرخواه، خوش‌نیت (شخص)، خیرخواهانه، از روی حسن‌نیت (رفتار و کردار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The well-meaning teacher wanted to ensure all her students understood the lesson.

معلم خوش‌نیت می‌خواست به این اطمینان برسد که همه‌ی دانش‌آموزانش درس را می‌فهمند.

Despite his well meaning intentions, his actions unintentionally caused harm.

علی‌رغم نیت خیرخواهانه‌ی او، اقداماتش ناخواسته باعث بروز ضرر شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-meaning

  1. adjective Marked by good intentions though often producing unfortunate results; ; ; - S.W.Maughm
    Synonyms:
    well-intentioned well-meant
  1. adjective not unfriendly or threatening
    Synonyms:
    unthreatening

ارجاع به لغت well-meaning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-meaning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-meaning

لغات نزدیک well-meaning

پیشنهاد بهبود معانی