حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Planetary
ˈplænəˌteri
ˈplænɪtri
معنی planetary | جمله با planetary
noun
adjective
وابسته به سیاره، ستارهای، نجومی، جهانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
planetary orbit
مدار سیارات
He did not believe in a nationalist view but rather in a planetary view.
او به یک دید جهانی اعتقاد داشت، نه یک دید ملی.
نمونهجملههای بیشتر
a planetary charlatan
شیاد خانه بهدوش
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد planetary
-
adjective nomadicSynonyms:
ارجاع به لغت planetary
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «planetary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/planetary
لغات نزدیک planetary
- - planet-stricken
- - planetarium
- - planetary
- - planetesimal
- - planetesimal hypothesis
