مهاجر سیاسی، پناهندهی سیاسی (برای مثال سلطنتطلبان فرانسوی در زمان انقلاب کبیر فرانسه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was one of a group of Soviet émigrés living in New York.
او یکی از مهاجران سیاسی اتحادیه جماهیر شوروی بود که در نیویورک زندگی میکرد.
a flood of émigrés into neighboring countries
موجی از پناهندگان سیاسی به سمت کشورهای همسایه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «émigré» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emigre