آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

émigré

معنی émigré | جمله با émigré

noun countable

مهاجر سیاسی، پناهنده‌ی سیاسی (برای مثال سلطنت‌طلبان فرانسوی در زمان انقلاب کبیر فرانسه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He was one of a group of Soviet émigrés living in New York.

او یکی از مهاجران سیاسی اتحادیه جماهیر شوروی بود که در نیویورک زندگی می‌کرد.

a flood of émigrés into neighboring countries

موجی از پناهندگان سیاسی به سمت کشورهای همسایه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد émigré

ارجاع به لغت émigré

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «émigré» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emigre

لغات نزدیک émigré

پیشنهاد بهبود معانی