با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Displaced Person

ˌdɪˈspleɪstˈpɜːrsn̩ dɪsˈpleɪstˈpɜːsn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
آدم تبعیدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد displaced person

  1. noun individual forced to leave his or her native country or home
    Synonyms: DP, D.P., exile, expatriate, man without a country, persona non grata, stateless person, unacceptable person, undesirable

ارجاع به لغت displaced person

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «displaced person» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/displaced person

لغات نزدیک displaced person

پیشنهاد بهبود معانی