آخرین به‌روزرسانی:

Dodger

ˈdɑːdʒər ˈdɒdʒə

معنی

noun

طفره رو، دور سرگردان، جاخالی کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dodger

  1. noun a device for dodging
    Synonyms:
    trickster evader fox shifty slyboots prevaricator dishonest circular haggler corn dodger pone hoecake handbill corn dab

ارجاع به لغت dodger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dodger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dodger

لغات نزدیک dodger

پیشنهاد بهبود معانی