زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Short-term

ˈʃɔːrttɜrːm ˈʃɔːttɜːm

معنی short-term | جمله با short-term

adjective B2

کوتاه‌مدت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the short-term effects of the medicine

تأثیرات کوتاه‌مدت این دارو

The short-term goal is to finish this project by the end of the week.

هدف کوتاه‌مدت این است که این پروژه تا پایان هفته تمام شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد short-term

  1. adjective intended, used, or present for a limited time
    Synonyms:
    temporary interim provisional impermanent short-range short-run

ارجاع به لغت short-term

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «short-term» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/short-term

لغات نزدیک short-term

پیشنهاد بهبود معانی