با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Short-spoken

American: ˈʃɔːtˈspəʊkən British: ˈʃɔːtˈspəʊkən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
کم‌حرف، کم‌سخن
adjective
گستاخ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد short-spoken

  1. adjective Rudely unceremonious
    Synonyms: abrupt, blunt, brief, brusque, crusty, curt, gruff, short

ارجاع به لغت short-spoken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «short-spoken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/short-spoken

لغات نزدیک short-spoken

پیشنهاد بهبود معانی