آخرین به‌روزرسانی:

Flipped

flɪpt flɪpt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(یادگیری) معکوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The flipped method has revolutionized the way educators present their lessons.

روش معکوس، شیوه‌ی ارائه‌ی دروس‌شان را متحول کرده است.

His flipped lesson plan allowed for more interactive group activities.

طرح درس معکوس او امکان فعالیت‌های گروهی تعاملی بیشتری را فراهم می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت flipped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flipped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flipped

لغات نزدیک flipped

پیشنهاد بهبود معانی