امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abstracted

əbˈstræktəd / / æb- əbˈstræktəd / / æb-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    abstracts
  • وجه وصفی حال:

    abstracting
  • صفت تفضیلی:

    more abstracted
  • صفت عالی:

    most abstracted

معنی

adjective
مجزا، پریشان خیال، مختصر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abstracted

  1. adjective preoccupied
    Synonyms:
    absent-minded daydreaming inattentive lost in thought out in space out to lunch remote withdrawn

ارجاع به لغت abstracted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abstracted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abstracted

لغات نزدیک abstracted

پیشنهاد بهبود معانی