آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Abstraction

    æbˈstrækʃən æbˈstrækʃn

    شکل جمع:

    abstractions

    معنی abstraction | جمله با abstraction

    noun countable uncountable formal

    انتزاع، تجرید، آهنجش، امر انتزاعی

    The poet's words were filled with abstraction.

    کلام شاعر مملو از انتزاع بود.

    The philosopher argued that reality is merely an abstraction.

    فیلسوف استدلال کرد که واقعیت صرفاً امری انتزاعی است.

    noun uncountable

    برداشت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The government has implemented strict regulations on the abstraction of water to ensure the sustainability of the river ecosystem.

    حکومت برای تضمین پایداری اکوسیستم رودخانه، مقررات سختگیرانه‌ای را در مورد برداشت آب اجرا کرده است.

    The company's abstraction of water from the lake has been met with criticism from environmental organizations.

    برداشت آب این شرکت از دریاچه با انتقاد سازمان‌های محیط‌زیستی مواجه شده است.

    noun uncountable

    حواس‌پرتی، پریشان‌حواسی

    The professor's lecture was so boring that it led to abstraction among the students.

    سخنرانی استاد به‌قدری خسته‌کننده بود که منجر به حواس‌پرتی در بین دانشجویان شد.

    She was lost in abstraction, completely unaware of her surroundings.

    او در پریشان‌حواسی غرق شده بود، کاملاً از اطراف خود بی‌خبر بود.

    noun

    دزدی، عمل دزدیدن

    the abstraction of money from the company's account

    دزدیدن پول از حساب شرکت

    The police were called to investigate the abstraction of valuable artwork from the museum.

    پلیس برای بررسی دزدی آثار هنری ارزشمند از موزه فراخوانده شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد abstraction

    1. noun state of being lost in thought
      Synonyms:
      thinking reflection consideration absorption preoccupation daydreaming contemplation pondering musing reverie brooding reflecting engrossment detachment aloofness pensiveness cogitation remoteness ruminating entrancement trance

    سوال‌های رایج abstraction

    شکل جمع abstraction چی میشه؟

    شکل جمع abstraction در زبان انگلیسی abstractions است.

    ارجاع به لغت abstraction

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «abstraction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abstraction

    لغات نزدیک abstraction

    • - abstract of title
    • - abstracted
    • - abstraction
    • - abstractionism
    • - abstractive
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.