صفت تفضیلی:
more brittleصفت عالی:
most brittleترد، شکننده، بیدوام، زودشکن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a dead tree with brittle branches
درخت خشک با شاخههای شکننده
His brittle knocking on the door was familiar.
صدای تقتق در زدن او آشنا بود.
brittle tones
آهنگهای کوتاه و تیز
The Ottoman Empire had become brittle.
امپراطوری عثمانی آسیبپذیر شده بود.
a brittle alliance
اتحاد زودشکن
peanut brittle
آبنبات بادام زمینی
صفت تفضیلی brittle در زبان انگلیسی more brittle است.
صفت عالی brittle در زبان انگلیسی most brittle است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brittle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brittle