فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Britten

ˈbrɪtən ˈbrɪtən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • بنجامین بریتن (آهنگساز انگلیسی)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد britten

  1. noun Major English composer of the 20th century; noted for his operas (1913-1976)
    Synonyms: benjamin britten, Edward Benjamin Britten, Lord Britten of Aldeburgh

ارجاع به لغت britten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «britten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/britten

لغات نزدیک britten

پیشنهاد بهبود معانی