Tights

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun plural A2
  انگلیسی بریتانیایی پوشاک جوراب‌شلواری، ساپورت
  • - My tights were too small, so I had to buy a larger size.
  • - جوراب‌شلواری‌ام خیلی کوچک بود، بنابراین مجبور شدم سایز بزرگتر بخرم.

  • - She slipped on a pair of tights before heading to the ballet class.
  • - قبل‌از رفتن به کلاس باله، ساپورتی را پوشید.
• noun plural
  پوشاک لباس چسبان، شلوار تنگ، شلوار جذب
  • - She wore black tights under her skirt to keep warm in the chilly weather.
  • - زیر دامنش شلوار جذب مشکی می‌پوشید تا در هوای سرد گرم بماند.

  • - I prefer to wear tights while exercising because they offer great flexibility.
  • - ترجیح می‌دهم هنگام ورزش لباس چسبان بپوشم؛ زیرا انعطاف‌پذیری بالایی را دارد.