Missive

ˈmɪsɪv ˈmɪsɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
نامه رسمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد missive

  1. noun written communication
    Synonyms:
    letter note message memo memorandum report word line dispatch epistle

ارجاع به لغت missive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «missive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/missive

لغات نزدیک missive

پیشنهاد بهبود معانی