Communique

kəˌmjuːnəˈkeɪ kəˌmjuːnəˈkeɪ kəˈmjuːnəkeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

ابلاغ رسمی، اطلاعیه رسمی یا اداری، اعلامیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد communique

  1. noun the thing announced
    Synonyms:
    announcement message communication report note letter bulletin cable wire
  1. noun an official report (usually sent in haste)
    Synonyms:
    report bulletin official communication dispatch despatch

ارجاع به لغت communique

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «communique» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/communique

لغات نزدیک communique

پیشنهاد بهبود معانی