با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hospitable

hɑːˈspɪ- / / ˈhɑːspɪ- ˈhɒspɪtəbl / / hɒˈspɪ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
مهمان‌نواز، غریب نواز، مهمان‌نوازانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Yazd's farmers are hospitable.
- روستائیان یزد مهمان‌نوازند.
- A kind, hospitable nun who even nursed non-christians.
- راهبه‌ی مهربان و مهمان‌نوازی که از اشخاص غیرمسیحی هم پرستاری می‌کرد.
- a hospitable climate
- آب و هوای خوشایند
- a soil that is particularly hospitable to flowers
- خاکی که علی‌الخصوص پذیرای انواع گل‌ها است
- Freedom of expression provides an atmosphere more hospitable to growth.
- آزادی بیان محیطی را ایجاد می‌کند که برای رشد مساعدتر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hospitable

  1. adjective cordial
    Synonyms: courteous, neighborly, congenial, friendly

ارجاع به لغت hospitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hospitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hospitable

لغات نزدیک hospitable

پیشنهاد بهبود معانی