با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Misappropriate

    ˌmɪsəˈproʊprieɪt ˌmɪsəˈprəʊprieɪt ˌmɪsəˈprəʊprieɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      misappropriated

    • شکل سوم:

      misappropriated

    • سوم‌شخص مفرد:

      misappropriates

    • وجه وصفی حال:

      misappropriating

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - transitive
    اختلاس کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - He misappropriated these funds for his own use.
    - او این وجوه را صرف مصارف شخصی خود کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد misappropriate

    1. verb use wrongly; steal
      Synonyms: abuse, appropriate, defalcate, embezzle, misapply, misspend, misuse, peculate, plunder, pocket, rob, swindle
      Antonyms: appropriate, use wisely

    ارجاع به لغت misappropriate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «misappropriate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misappropriate

    لغات نزدیک misappropriate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند