فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Defalcate

dɪˈfælkeɪt ˈdiːfælkeɪt

معنی

verb - intransitive

کسر کردن (از پول یا حساب)، اختلاس کردن، دستبردزدن(به پول)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد defalcate

  1. verb appropriate (as property entrusted to one's care) fraudulently to one's own use
    Synonyms:
    embezzle misappropriate peculate malversate

ارجاع به لغت defalcate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «defalcate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/defalcate

لغات نزدیک defalcate

پیشنهاد بهبود معانی