آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Misspend

ˌmɪsˈspend ˌmɪsˈspend

معنی misspend | جمله با misspend

verb - transitive

تلف کردن، بر باد دادن، ناروا خرج کردن، هدر دادن، اتلاف کردن، حرام کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He had a tendency to misspend his money on unnecessary purchases.

او عادت داشت پولش را با خریدهای غیرضروری حرام کند.

She regretted her choice to misspend her time instead of studying for her exams.

او از اینکه انتخاب کرده بود به جای درس خواندن برای امتحاناتش وقتش را هدر بدهد، پشیمان بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد misspend

  1. verb to squander
    Synonyms:

ارجاع به لغت misspend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misspend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/misspend

لغات نزدیک misspend

پیشنهاد بهبود معانی