فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Misspent

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

هدررفته، تلف‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The misspent youth will not come back.

جوانی تلف‌شده بازنمی‌گردد.

We must stop public money being misspent in this way.

باید جلوی هدر رفتن سرمایه‌ی عمومی را بگیریم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misspent

  1. adjective wasted
    Synonyms:
    squandered thrown away idle dissipated prodigal imprudent misapplied profitless down the drain blown
    Antonyms:
    unwasted used well profitable

ارجاع به لغت misspent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misspent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/misspent

لغات نزدیک misspent

پیشنهاد بهبود معانی