با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Misspent

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
هدررفته، تلف‌شده
- The misspent youth will not come back.
- جوانی تلف‌شده بازنمی‌گردد.
- We must stop public money being misspent in this way.
- باید جلوی هدر رفتن سرمایه‌ی عمومی را بگیریم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misspent

  1. adjective wasted
    Synonyms: blown, dissipated, down the drain, idle, imprudent, misapplied, prodigal, profitless, squandered, thrown away
    Antonyms: profitable, unwasted, used well

ارجاع به لغت misspent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misspent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misspent

لغات نزدیک misspent

پیشنهاد بهبود معانی