گذشتهی ساده:
anointedشکل سوم:
anointedسومشخص مفرد:
anointsوجه وصفی حال:
anointing(در مناسک مذهبی) روغنمالی کردن، تدهین کردن، مسح کشیدن، چرب کردن
The priest will anoint the new altar with sacred oil.
کشیش محراب جدید را با روغن مقدس تدهین خواهد کرد.
They will anoint the sick with oil to promote healing and comfort.
آنها مریض را با روغن چرب میکنند تا شفا و آرامش را افزایش دهند.
انتخاب کردن، برگزیدن، معرفی کردن (پادشاه یا ملکه در مراسمات مذهبی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The king will anoint his successor during the ceremony.
پادشاه در این مراسم جانشین خود را انتخاب خواهد کرد.
Only a high-ranking cleric could anoint the emperor, signifying his sacred role.
فقط روحانیای بلندپایه میتوانست امپراتور را برگزیند و نقش مقدس او را نشان دهد.
منصوب کردن، برگزیدن، انتخاب کردن (برای شغلی از سوی شخصی باقدرت)
The board decided to anoint her as the new CEO.
هیئتمدیره تصمیم گرفت که او را بهعنوان مدیرعامل جدید انتخاب کند.
The university will anoint a new president next semester.
دانشگاه در ترم آینده رئیس جدیدی را منصوب خواهد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «anoint» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anoint