شکل جمع:
missionariesمبلغ مذهبی، وابسته به مبلغین، وابسته به هیئت اعزامی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the missionary hospital in Esfahan
بیمارستان میسیونری در اصفهان
Two of the missionaries were arrested.
دو تا از مبلغین مذهبی را بازداشت کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «missionary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/missionary