آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Priest

priːst priːst

شکل جمع:

priests

معنی priest | جمله با priest

noun countable B1

دین (مسیحیت) کشیش، پدر روحانی، راهب

The priest prepared the body for burial.

کشیش جسد را برای تدفین آماده کرد.

The priest prayed for the dying man.

پدر روحانی برای مرد در حال مرگ دعا کرد.

noun countable

کاهن (در برخی ادیان غیر از اسلام و مسیحیت و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The priest provided guidance and counseling to those seeking spiritual advice.

کاهن به کسانی که به دنبال مشاوره‌ی معنوی بودند، راهنمایی و مشاوره می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد priest

  1. noun man who is minister in Roman or Orthodox Catholic church

سوال‌های رایج priest

شکل جمع priest چی میشه؟

شکل جمع priest در زبان انگلیسی priests است.

ارجاع به لغت priest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «priest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/priest

لغات نزدیک priest

پیشنهاد بهبود معانی