۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Friar

fraɪr ˈfraɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
راهب صومعه، راهب درویش و سائل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد friar

  1. noun a male member of a religious order that originally relied solely on alms
    Synonyms:
    monk brother father holy man prior abbot padre mendicant pilgrim penitent abbé cure curé begging friar palmer carmelite dominican franciscan augustinian

ارجاع به لغت friar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «friar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/friar

لغات نزدیک friar

پیشنهاد بهبود معانی